نظم، نه درام، موتیف غالب در منظره قرن هجدهم انگلیسی بود.
این در آثار اولین هنرمند تابلو دکوراتیو فلزی برجسته منظره بریتانیایی ریچارد ویلسون (مثلاً نابودی کودکان نیوب، 1760)، توماس گینزبورو (مثلاً آقای و خانم اندروز، 1749)، ویلیام مارلو (مثلاً Pont du Gard Nimes، 1767)، جان رابرت کوزنز (مثلاً لندن از گرینویچ هیل، 1791)، و توسط توماس گیرتین مصرفکننده غمانگیز (مثلاً کاخ سفید چلسی، 1799) که ترنر در مورد او گفت: «اگر تام گیرتین زنده بود، از گرسنگی میمردم. ” نمونه کارهای گیرتین در مکتب منظره نگاری انگلیسی بود که شاهد برخی از بزرگترین مناظر تولید شده بود.
در فرانسه، تابلو نقاشي خط ژان آنتوان واتو مناظر زیبا را با آرامش در فضای باز ترکیب کرد – به نقاشیهای معروف آنالیز شده مراجعه کنید – در حالی که هنرمندانی مانند ژان اونور فراگونارد شاخ و برگ و ابرهای کف آلود تولید کردند (مثلاً The Swing، 1767).
در ایتالیا، جووانی پانینی یک هنرمند منظرهپرداز متفکر بسیار موفق بود (مثلاً خرابههایی با پیکرهها)، که معاصر جووانی کانالتو، بزرگترین نقاش منظره (vedutisti) در نقاشی ونیزی بود که بهخاطر دیدگاههای توپوگرافی دقیقش (vedute) معروف بود.
از ونیز و آبراه های آن، و کار پیشگام او در مورد چشم انداز خطی.
دیگر استادان منظر ایتالیایی تابلو نقاشی منظره قرن هجدهم عبارتند از: فرانچسکو گواردی (مثلاً منظره با ویرانه ها، 1775)، فرانچسکو زوکارلی (مثلاً چشم انداز رودخانه ایتالیایی)، و برناردو بلوتو (مثلاً نمایی از ورشو از قلعه سلطنتی، 1772).
به طور خلاصه، در این دوره، نقاشی با دیدگاه علاقه فزاینده ای را از سوی هنرمندان و حامیان جلب کرد و در حال تبدیل شدن به یک ژانر بسیار محترم تر بود.
با این حال، تابلو مینیمال قرن هجدهم شاهد افزایش نسبتاً منظمی در قدردانی و تمرین منظره بود، در مقایسه با رویدادهای هنری دراماتیک قرن نوزدهم.
- منابع:
- تبلیغات:
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.